نمی خواستم با قلی برم. ولی اغفال شدم. آقای آنام خان هی گفتن امروز طرح تق و لقه. نتیجه‌ش هم شد یه دور شمسی قمری زدن چون از گردنه‌ی اول نتونستم رد شم و برادران ارزشی نظامی مجبورم کردن دور بزنم، سر گردنه‌ی بعدی هم غافلگیر شدم . نه راه پیش داشتم نه راه پس. بیست دقیقه التماس کردم که به ماشین قفل نزنن و اسیرم نکنن تا بعدازظهر. الکی می‌گفتم کارم تا دیر وقت طول می‌کشه نمی‌تونم ساعت 5 بیام، ولی ته دلم شور می‌زد از گرفتن خلافی قلی، که حتمن تا حالا سر به فلک گذاشته. آخرش کلی قسم و آیه خوردم که سر همین دور برگردون بر‌می‌گردم. آقای افسر دلش به رحم اومد و فقط یه برگه‌ی جریمه‌ی 13 هزار تومنی گذاشت کف دستم و گفت این دفعه‌رو می‌تونی بری. ولی دیگه وارد طرح نشیا. مدارکمو گرفتم و راه افتادم دوباره. زنگ زدم به آقای آنام خان و گفتم من چرا به حرف تو گوش کردم آخه؟ اگه ماشینو قفل زده بودن من نمیرفتم دنبال کاراش!
تعجبم از این وظیفه شناسی جدید راهنمایی رانندگی و نیروی انتظامی بود. سالهای پیش تا یه هفته بعد از عید و یه هفته قبل از عید خود طرح ترافیک هم تق و لق بود چه برسه به زوج و فرد، امسال روز 15 فروردین همه ی پلیسایی که تمام عید و قبل از عید هم آماده باش بودن و یا تو جاده‌ها مستقر بودن یا تو شهرها، سرحال و قبراق سرکارشون حاضر شده بودن.
درسته که خودم یه روز در میون مجبورم با مترو و اتوبوس و تاکسی برم و سختمه، درسته که قبلن‌ها به راحتی آب خوردن در میرفتم از جلوی پلیسای طرح زوج و فرد و به عدد انگشتای دستم یه عالمه راه میون بر واسه دور زدن پلیسا بلد بودم و الانا دیگه همشون لو رفتن، ولی واقعن لذت میبرم از اینکه اینقدر جدی این کار انجام می‌شه. این چن ماه اخیر واقعن بار ترافیکی محدوده‌های مرکز شهر به خصوص مطهری و شهید بهشتی خیلی خیلی کم شده.

فرزاد میگه من گفته بودم قلی گونزالس رو ببرن پارکینگ اعمال قانون بکنن چرا فقط جریمه‌ت کردن. من چی بهت بگم آخه فرزاد؟