یک: من عاشق اینم که وقتی میای خواب باشم. اصن من می‌زارم درست دم دمهای اومدنت که می‌شه خودمو می‌زنم بخواب. قبلش هم بهت یه اس ام اس می‌دم که بدونی خوابیدم و نباید زنگ بزنی. من عاشق اینم که با کیلیدت درو واکنی و بی‌سر و صدا بیای تو و ببینی من روی کاناپه گوله شدم و یه دستم آویزون مونده و موهام درهم و به هم ریخته‌ست. مثلن خوابم خوب.
عاشق اینم که یواشکی کیفتو و پالتوتو می‌زاری روی مبل کوچیکه و یواشکی میای جلوتر، که مواظبی سر و صدا نکنی. میای نزدیکم آروم، روی زمین کنار کاناپه زانو می‌زنی و من صدای نفسهاتو می‌شنوم فقط. بعد با دستای یخت موهامو اینقدر آروم و با ظرافت از روی صورتم کنار بزنی که اگه واقعن خواب باشم اصن متوجه نشم. من فقط عاشق این وقتایی هستم که توی خواب غافلگیرم می‌کنی.که آخرش با چشای بسته دستامو بندازم دور گردنتو و به جای سلام، بهت غر بزنم که چرا بیدارم می‌کنی...



من مطمئنم که اگه مرد بودم این لذت‌بخش‌ترین استقبالی بود که معشوقم ازم می‌کرد.