خواب می بینم دستشویی دارم، تو خواب می رم تو دستشویی، هر چی زور می زنم هیچی نمیاد ... کابوس شاش بند شدن؟
وقتی از خواب می پرم، مجبورم بدوم تو دستشویی. بانو با اون خواب سبکش غر می زنه که هنوز یاد نگرفتی قبل از خوابیدن دستشویی بری؟!. تنبلم. همیشه ی خدا تو دستشویی رفتن تنبل بودم. برای همین می زاشتم همش رو هم جمع می شد، بعد یه دفعه می رفتم. بعد از اینکه کلیه م درد می گرفت و زیر دلم تیر می کشید و اشک تو چشام جمع می شد ...
بچه که بودم هر وقت خواب می دیدم دستشویی دارم و تو خواب می رفتم دستشویی، تا می نشستم راحت جیش می کردم و تموم می شد! اما حالا نمی دونم چرا تو خواب شاش بند می شم و باید حتمن از خواب بیدار شم و ...چه عذابی :(
حالا که دارم فکر می کنم می بینم بچه که بودم، به خوابیدنش می ارزید حتا اگه صب بیدار می شدم و کاملن جدی به بانو می گفتم آب ریخته تو تختم و بانو، کلافه و ناراحت و مضطرب، می پرسید چه اتفاقی می افته که یه شب در میون آب می ریزم تو تختم ؟ منم خونسرد، جواب می دادم: «نمی دونم. فکر کنم تو خواب پا می شم می رم آب میارم می ریزم تو تختم .» و همیشه هم سر حرف خودم وامیستادم.
وقتی از خواب می پرم، مجبورم بدوم تو دستشویی. بانو با اون خواب سبکش غر می زنه که هنوز یاد نگرفتی قبل از خوابیدن دستشویی بری؟!. تنبلم. همیشه ی خدا تو دستشویی رفتن تنبل بودم. برای همین می زاشتم همش رو هم جمع می شد، بعد یه دفعه می رفتم. بعد از اینکه کلیه م درد می گرفت و زیر دلم تیر می کشید و اشک تو چشام جمع می شد ...
بچه که بودم هر وقت خواب می دیدم دستشویی دارم و تو خواب می رفتم دستشویی، تا می نشستم راحت جیش می کردم و تموم می شد! اما حالا نمی دونم چرا تو خواب شاش بند می شم و باید حتمن از خواب بیدار شم و ...چه عذابی :(
حالا که دارم فکر می کنم می بینم بچه که بودم، به خوابیدنش می ارزید حتا اگه صب بیدار می شدم و کاملن جدی به بانو می گفتم آب ریخته تو تختم و بانو، کلافه و ناراحت و مضطرب، می پرسید چه اتفاقی می افته که یه شب در میون آب می ریزم تو تختم ؟ منم خونسرد، جواب می دادم: «نمی دونم. فکر کنم تو خواب پا می شم می رم آب میارم می ریزم تو تختم .» و همیشه هم سر حرف خودم وامیستادم.