با همه ی اینا نمی تونم نبودنتو انکار کنم . جای خالیت تو این عیدایی که پشت سر هم اومدن و رفتن همیشه گوشه ی دلم حسرت گذاشته . از امسال به بعد سالهای نبودنت بیشتر از سالهای بودنت میشه برام. سالهاست که تو شلوغی های دم عید تو بازار گم نشدیم با هم و غش غش نخندیدیم به زمین و زمان . سالهاست که دیگه چونه نمی زنم سر اسکناس نوی عیدی که بهم می دادی و یکی دیگه یواشکی و یکی دیگه با غرولند و یکی دیگه با جوونور گفتنت ...
می دونی هرچقدرم که همه چی خوب باشه موقع سال تحویل و شب عید تنهاییهای آدم بیشتر به چشم می یاد. جاهای خالی ردیف می شن جلوی چشم آدم و نمک می شن روی دل ریش آدم .
امسال که دیگه هیچ کدومتون نیستین . فقط من موندم و بغض بانو . بانو مونده و بغض من و
سنگینی یه سال تحویل دیگه بدون تو