حالا
همه عشقمو قطره قطره ذره ذره می ریزم پای نهال پرتغالم
تنها شور و شوق این زندگیه نکبت !
در و دیوار اتاقمم که زرد بشه پرده ی اتاقمم که نارنجیه جیغ بشه بازم خودم سیاه سیاهم ...موهام سیاه تر ، پای چشام سیاه تر ، لباسام سیاه تر...
زانو می زنم و گونه هامو می مالم به گلای قرمز شمعدونی و لبامو می مالم به شبنم روی نهال پرتغالم
...
اینجوریه زندگی در آخرین شب جمعه ی اسفند ماهی