دلم نمی خواد کسی حالمو بپرسه ...کسی هی سراغمو بگیره ..هی اس ام اس های محبت آمیز و دلسوزانه و تعارفات احمقانه ...
نمی دونم خوبم یا نه ... فقط می دونم که بی صدا
نشستم یه گوشه و دارم زخمهامو می لیسم ...
از این همه کتکی که خوردم تنم زخمی و دردناکه و لبخند وارفته کماکان گوشه ی لبام...
زخمهامو می لیسم و هی یه گوشه ی زندگی عین فیلم میاد جلوی چشام ... خیلی نوآره لامصب !