زنی که آشپزی می‌کند، همیشه میهمانی دارد که مهر خودش را همراه با ترکیب خلاقی از مزه‌ها، به او تقدیم کند.

آشپزی یعنی عشق ورزیدن. به خود یا هرکسی که مزه‌ی کم نظیر آن عشق را می‌چشد...
3 comments Saturday, November 22, 2008, posted by Night sweat at 5:01 PM
یعنی همین مونده بود که جمعه ای نتونی از جات بلند شی و از تخت بیای پایین ، بعد با اونهمه آستانه ی تحمل درد بالات ، اشکت در بیاد و بری بیمارستان سریع و دکتر تشخیص بده دیسکت جابه جا شده و باید استراحت مطلق کنی و بعد تا سه تا آمپول رو بهت می زنه مچاله بشی از درد و آروم گریه کنی و تند تند اشکاتو پاک بکنی تا ناراحت نکنی همراهتو، بعد بیای خونه و بدونی هم ناهار مهمون داری هم شب، و بدونی که یه هفته ی به شدت شلوغ کاری و زندگی ای هم در پیش داری و سعی کنی اعصابتم خورد نباشه و هم درد رو تحمل کنی هم به خودت بقبولونی که با مسکن چیزی درست نمیشه باید حتمن استراحت کنی !!!
استراحت مطلق کردن از هر درد بی درمونی و هر بدبختی و هر ناراحتی بدتره واسه من :( من تحملشو ندارم اصن . ترجیح می دم دست به کمر و آروم آروم و کج کج راه برم تا با اون پانچوی گشاد قهوه ایم همه فکر کنن حامله م لابد، تا اینکه توی خونه بمونم و از تختم هم پایین نیام و فقط هی آمپول بزنم و هی قرص بخورم :(
* * *
دوستان در پشت صحنه هی اشاره می کنن که تعریف کن ببینیم چی شد: هیچی نشد، فقط چند روز پیش رگ هرکول بودگی زد بالا و تصمیم به جابجایی چن تا وسیله کردم در آخر هم یک عدد کتابخونه به چه سنگینی( یعنی خیلی سنگین) رو با یک دست- اسمایلی قوی ترین زنان ایران- بلند کردم و با دست دیگرم یک عدد سیم لاغر بیچاره ای رو که داشت اون زیر خفه می شد رو کشیدم بیرون. بعد هم رفتیم حتا مهمونی و کلی رقصیدیم و می زدیم و اینا . شب هم خوابیدیم به خوبی و خوشی و صبح جمعه دیگه نتونستیم بلند شویم.
به همین راحتی به همین خوشمزه گی
5 comments Saturday, November 15, 2008, posted by Night sweat at 3:05 PM
و ای پیامبر به دختران و زنان امت خود بگو همانا بپرهیزید از آلاگارسونی کردن موهای خود وقتی به کنسرت می روید.و بر شماست که مراقبت کنید از حدود دید پشت سریهایتان. و همانا که خداوند عالم، بصیر و دانا است بر اعمالتان.
.
.
.
پ.ن: اعوذ بالپتو من الشر السرمای الرجیم
0 comments Saturday, November 08, 2008, posted by Night sweat at 12:03 PM